تضمین

در کنج خرابات دلم ، نقش نگار است

بی نقش نگارم ، دل بیچاره چه زار است

دوشین دل من فاش بگفتا که امشب

« گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

سلطان جهانم به چنین روز غلام است»

بر خیز و بزن باده و برگیر در این شب

صد جام می ناب از آن یار مخاطب

سیمین تن و مه پیکر و در وصف کمالش

« گو شمع میارید درین جمع که امشب

در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است»


عباس برزو ; 9:14 عصر ; دوشنبه 91/8/29